حداقل دستمزد کارگران در سال 2 – Tabnak


تورم از 4 سالگی در حال افزایش است ، اما حقوق کارگران به اندازه تورم افزایش نیافته است ، به طوری که برخی از تحلیلگران معتقدند که حداقل 2 ٪ و برخی دیگر می گویند که حقوق کارگران حتی تا 2 یا 5 برابر این رقم برمی گردد بشر

حدود یک ماه پیش (ژانویه) ، عضو کمیته اقتصادی مالیسا ، ماسام مییزیدیان گفت: “به میزان تورم اعلام شده توسط نهادهای رسمی.” با این حال ، هنوز هیچ خبری در اواسط ماه فوریه وجود ندارد. با توجه به این شرایط ، سؤالاتی در مورد وضعیت حقوق و تورم وجود دارد.

مهدی پازوکی ، کارشناس اقتصادی و علی گانباری ، عضو دانشگاه Tarbiat Modare ، به سؤالات زیر پاسخ داد:

مهدی پازوکی: هزینه های دولت نباید از حقوق کارگران افزایش یابد

مهدی پازوکی گفت: “در مورد حقوق و تورم کارگران ، و وقتی می گوییم حقوق کارگران متناسب با هزینه ها نیستند (که واقعاً نیست) ، ابتدا باید در نظر بگیریم که مشکل اصلی اقتصاد ایران بی ثباتی است بشر تورم هر روز بی ثباتی اقتصادی را تغذیه می کند و منجر به مشکلاتی از قبیل این عدم کفایت حقوق کارگران در هزینه می شود.

اگر دولت بتواند به تورم به تعداد منطقی منجر شود ، به هیچ وجه نیازی به افزایش حقوق نخواهد داشت. در کشورهای توسعه یافته ، وقتی تورم زیر 5 ٪ باشد ، حقوق افزایش نمی یابد زیرا کل تمرکز روی کنترل تورم است. یكی از دلایلی كه من را به نفع غرب و به ویژه اتحادیه اروپا به شدت ایجاد كرد ، این است كه این نوع ارتباطات “انتظارات تورم” را كاهش می دهد. ما باید با خرید سیاستها ، انتظارات تورم را کاهش دهیم که این امر باعث کاهش انتظارات تورم برای کاهش تورم می شود. این اتفاق در طول آقای روهانی رخ داد. یعنی وقتی مذاکرات را برای یک آورده پذیرفتیم ، توانستیم تورم های منفرد را باد کنیم. “درست پس از عزیمت ترامپ از میانجیگری ، تورم دوباره افزایش یافت و این دو رقم بود.”

وی گفت: “اگر ما به دنبال منافع ملی ، حقوق حقوق کارگران و تعداد صحیح حقوق کارگران هستیم ، باید تلاش کنیم تورم را محدود کنیم.” جامعه ما با عدم تعادل اقتصادی روبرو است. اقتصاد مجموعه ای از بازارها است که شامل بازار ارز در بازار سرمایه ، کالاها و خدمات است. اگر عدم تعادل در یک بازار ایجاد شود ، بر بازارهای دیگر تأثیر می گذارد. یکی از مشکلات ما سیاست اقتصاد گرامری است که محکوم به شکست در اقتصاد است. خرید پرداخت شده و کارگران باید در اسرع وقت اصلاح شود و یکی از تصمیمات کاهش هزینه های اضافی دولت است. خطوط بودجه این کشور مشکلات زیادی دارد و شامل هزینه هایی است که به هیچ وجه اجباری نیستند و حتی کاملاً غیر ضروری هستند. “با حذف این خطوط بودجه اضافی ، دولت می تواند شرایطی را برای بهبود وضعیت کارگران و تأمین اعتبار آنها ایجاد کند.”

اقتصاددان گفت: “هزینه های دولت نباید از حقوق کارمندان افزایش یابد.” نه تنها به برنامه ریزی جدید احتیاج داریم بلکه باید اصلاحات ساختاری گسترده ای انجام دهیم. ما حتی رشته پولی نداریم و سیستم بانکی ما مشکلات جدی دارد. چرا بانکهایی که ورشکسته و ورشکسته می شوند بسته نیستند. بانک ها باید به جای شرکت ها ، کار بانکی خود را انجام دهند. ما همچنین اثری از این رشته ها را در مناطق دیگر از جمله زمینه انرژی مشاهده می کنیم. دولت باید در اسرع وقت اصلاحات اقتصادی را اعمال کند و از آن نترسد. ما باید از دو طریق ، سیستم های اداری ، بانکی و مالی تغییراتی ایجاد کنیم. “در اصل ، این اتفاق نخواهد افتاد ، ما شاهد تغییر زیادی در حقوق کارمندان نخواهیم بود.”

علی گانباری: اشتباه است که بگوییم ما به دلیل تورم حقوق نمی گیریم

علی گانباری گفت: “حقیقت این است که حقوق کارگران آنقدر پیچیده است که هیچ حقوق درست دیگری را نمی توان در نظر گرفت. وضعیت فعلی حقوق کارگران برابر با افزایش تعداد دکوراسیون اقتصادی پایین و جدول کوچکتر است. خط فقر 5 میلیون دلاری دلالت دارد ، یا بهتر است بگوییم تفاوت بین نیازهای کارگران و درآمد آنها است. با این وضعیت مسکن مسکن در شهرهای بزرگ و البته هزینه آموزش و موارد مشابه به نظر می رسد که حقوق کارگر برای تأمین نیازهای وی بعید است. من حتی معتقدم که محاسبه خط فقر در بلغارستان نیز یک مشکل است و 5 میلیون دلار اشتباه و غیر علمی است. اگر مجبور شویم بر اساس واقعیت های جامعه درگیر شویم ، خط فقر بیش از 2 میلیون تومانی است. “اگرچه برخی از کارمندان قول افزایش حقوق را داده اند ، اما مشکل اکنون افزایش حقوق و دستمزد نیست ، بلکه سهم حقوق و هزینه های خانوارها است.”

وی گفت: “اما گفتگوی کلیشه ای در مورد افزایش حقوق کارگران این است که افزایش دستمزدها باعث افزایش تورم می شود.” من معتقدم که به جای افزایش این توجیه و فرار از حقوق کارگران در شرایط اقتصادی کشور ، بهتر است با کنترل ریشه های تورم ، کنترل تورم را در نظر بگیریم. این تصور غلط است که مقامات ، زیرا آنها قادر به تورم نیستند ، به کارگران اجازه نمی دهند که اصلاح کنند یا بگویند که با افزایش دستمزدها تورم افزایش می یابد.

اگر دولت واقعاً قصد دارد در برابر مشکلات کارگران رفتار عادلانه ای انجام دهد ، کمترین کاری که می تواند انجام دهد ، برابر کردن دستمزدها با تورم است. این همچنین با این اشتباه است که برخی می گویند در صورت افزایش حقوق ، بخش خصوصی هزینه کارگران را تأمین نمی کند. در حقیقت ، اصل اشتباه است ، اما درست به نظر می رسد. درست است زیرا برخی از فعالان بخش خصوصی قادر به پرداخت خواسته های کارگران خود نخواهند بود ، اما این اشتباه است ، زیرا در اینجا است که دولت مجبور است نقش خود را به عنوان حامی بخش خصوصی ایفا کند. درست است که فعالان بخش خصوصی به خود اجازه نمی دهند ، اما دولت نیز موظف است از بخش خصوصی حمایت کند. “من می خواهم بگویم که این پشتیبانی ها لزوماً مادی نیستند ، اما می توانند شامل کمک های مالی نیز شوند که کاش نیستند.”

“ما در حال حاضر در مرحله ای هستیم که حتی افزایش 5 درصدی دستمزدها نمی تواند حقوق کارگران را جبران کند. بنابراین ، نیاز به افزایش دستمزد کارگران اینگونه نیست. با توجه به افزایش مکرر نرخ ارز و افزایش قیمت بسیاری از کالاهایی که به طور مداوم مورد استفاده قرار می گیرند ، حقوق کارگران باید افزایش تورم داشته باشد ، اما به شرط آنکه دولت نیز باید تورم را کنترل کند. در غیر این صورت ، ما یک روند مداوم از قانون و تورم را خواهیم دید. “