گزارش سرویس سیاسی Tabnak نفت ، این طلای سیاه ، که منبع انرژی یا کالاهای اقتصادی است ، می تواند یک سلاح سیاسی و ایمن باشد که امنیت ملی و بازدارندگی را مفهوم سازی می کند.
تاریخ پر از درسهایی است که می تواند نور آینده باشد ،
آیا ایران می تواند با اقدامات هوشمند خود قیمت نفت را افزایش دهد و نوعی بازدارنده برای خودش ایجاد کند؟ آیا این داستان داستان است؟
آقایان مسئول! شاید این احتمال بسیار کم باشد ، در حالی که سیل تهدیدها و حرکات و حرکات رژیم ما و صهیونیست ها علیه کشور ما تشدید شده است ، زمان آن است که از تمام ابزارهای تعیین کننده موجود استفاده کنیم ، نفت یکی از معدود برگهای برنده در ایران در شرایط فعلی است!
آیا ایران می تواند با اقدامات هوشمند خود قیمت نفت را افزایش دهد و نوعی بازدارنده برای خودش ایجاد کند؟ آیا این داستان داستان است؟
در سال چهارم ، هنگامی که کشورهای اوپک عرب در پاسخ به حمایت غربی از اسرائیل در جنگ یوم کیپور ، تحریم های نفتی را آغاز کردند ، قیمت نفت از 2 دلار به هر بشکه افزایش یافت. این شوک نه تنها اقتصاد جهانی را لرزاند ، بلکه نشان داد که نفت به عنوان یک ابزار بازدارنده می تواند قدرتهای بزرگی را برای مذاکره مجبور کند. برای ایران ، که به تحریم های شدید سر و کار دارد ، این نقش نفتی مضاعف هم یک فرصت و هم یک چالش است. افزایش قیمت نفت می تواند خزانه داری را پر کند و در عین حال اهرم فشار بر خلاف فشار سیاسی است.
عرضه را با اوپک کاهش دهید و نه هماهنگی عملیاتیK.
یکی از سریعترین راه های افزایش قیمت نفت ، کاهش عرضه است. این استراتژی بارها به تاریخ پاسخ داده است. در سال 2 ، هنگامی که قیمت نفت زیر 2 دلار در هر بشکه سقوط کرد ، اوپک با همکاری کشورهایی مانند مکزیک و نروژ ، تولید را کاهش داد و قیمت ها در یک سال به بیش از 2 دلار رسید.
برای ایران ، که ظرفیت حدود 1.5 میلیون بشکه در روز دارد ، کاهش داوطلبانه تولید (به عنوان مثال 5000 بشکه در روز) ، با هماهنگی سایر اعضای اوپک مانند عربستان سعودی و حتی اپرا مانند روسیه می تواند عرضه جهانی را محدود کند. اما به دیپلماسی قوی نیاز دارد. عربستان سعودی باید متقاعد شود که سود طولانی مدت از این کاهش ارزش تنش کوتاه مدت را دارد.
برای ایران ، که ظرفیت حدود 1.5 میلیون بشکه در روز دارد ، کاهش داوطلبانه تولید (به عنوان مثال 5000 بشکه در روز) ، با هماهنگی سایر اعضای اوپک مانند عربستان سعودی و حتی اپرا مانند روسیه می تواند عرضه جهانی را محدود کند. اما به دیپلماسی قوی نیاز دارد.
از نظر فنی ، ایران می تواند با تمرکز روی مزارع ارزان تر مانند میدان آزادگان جنوبی (با هزینه استخراج حدود 2 دلار در هر بشکه) و به طور موقت تولید در پروازهای گران قیمت را به عنوان یک لایه نفتی از پارس های جنوبی (که 2 دلار هزینه دارد) کاهش دهد. این انتخاب هوشمند هر دو هزینه را کم نگه می دارد و سیگنال بازار قوی را ارسال می کند.
افزایش بازاریابی در آسیا
اگر نمی توان عرضه را به سرعت کاهش داد ، چرا تقاضا را افزایش نمی دهیم؟ چین و هند ، دو غول انرژی تشنه ، می توانند هدف اصلی ایران باشند. در سال 3 ، هنگامی که ایران روزانه بیش از 5 میلیون بشکه صادرات نفت خود را به چین صادر کرد ، وی نشان داد که حتی در اوج تحریم ها ، بازارها امکان پذیر است. تخفیف های هدف (به عنوان مثال ، از 2 تا 5 دلار پایین تر از قیمت برنت) می تواند خریداران را تشویق کند ، اما ترفند اصلی قراردادهای طولانی مدت با پالایشگاه های مستقل چینی (معروف به “TPATS”) است که توسط شرکت های دولتی جذاب است.
یک مثال تاریخی؟ در بحران انرژی ، هنگامی که انقلاب ایران تولید نفت را نقض کرد ، قیمت ها به 1.5 دلار افزایش یافت زیرا تقاضا به طور مداوم باقی می ماند ، اما عرضه کاهش می یابد. ایران می تواند با تضمین عرضه پایدار آسیا و مجبور کردن رقبا به واکنش همزمان ، تقاضا را تحریک کند. از نظر فنی ، روغن سبک ایرانی (با API بیش از 2) به ویژه برای پالایشگاه های آسیایی که به دنبال غذای نفس گیر هستند جذاب است.
استرس ژئوپلیتیکی کنترل شده
نفت و سیاست همیشه دست به دست هم داده اند. افزایش استرس ژئوپلیتیکی در خلیج فارس ، حتی اگر این نمایش باشد ، می تواند قیمت ها را افزایش دهد. در سال 2 ، هنگامی که حملات علیه تانکرها به تنگه هورموز نسبت داده شد ، قیمت نفت برنت طی چند روز با 2 ٪ پرید. ایران می تواند بازار را با مانورهای نظامی محدود یا تهدیدهای کلامی ناراحت کند و قیمت ها را بدون درگیری واقعی افزایش دهد. اما این یک شمشیر دو عیار است. اگر کنترل خارج از کنترل باشد ، تحریم ها شدت می یابد.
از دیدگاه فنی ، تنگه هورموز روزانه 5 میلیون بشکه نفت را جابجا می کند – تجارت جهانی چهارم. بسته شدن موقت یا حتی تهدیدآمیز باعث ایجاد مزاحمت در عرضه نمی شود ، اما بازار را می شکند و قیمت ها را افزایش می دهد.
با سرمایه گذاری فوری در پالایشگاه ، می تواند نفت سنگین (با API زیر 1) را به محصولات با ارزش تر مانند بنزین یا دیزل تبدیل کند که تقاضای جهانی بیشتری دارند. در دهه 1980 ، ونزوئلا درآمد خود را از نفت سنگین افزایش داد. ستاره خلیج فارس که هر روز حدود 7000 بشکه نفت خام را به بنزین 1-1 تبدیل می کند ، یک نمونه موفق است. گسترش این مدل هم قیمت فروش مؤثر را افزایش می دهد و هم وابستگی به صادرات خام را کاهش می دهد.
آیا این تصمیم با مقامات و اشخاص تصمیم گیری در مورد کشور برای ادامه سیاست فعلی زمان یا تصمیمات جدید و اضطراری است؟! افزایش فوری قیمت نفت برای سیستم دیپلماسی ایران؟
نظر شما چیست؟ آیا ایران می تواند از نفت به عنوان یک کشتار استراتژیک و بازدارنده برای حفظ امنیت ملی خود استفاده کند؟