با نزدیک شدن تابستان و شروع فصل جابجایی ، نگرانی مستاجران در مورد وام و استخدام به طور فزاینده ای آشکار می شود. در سالهای اخیر ، دولت ها با تهیه تسهیلات به نام “سپرده مسکن” در تلاشند تا برخی از فشارهای اقتصادی را کاهش دهند. اما واقعیت این است که این وام ، با وجود تبلیغات زیادی ، هنوز از یک سیاست پشتیبانی مؤثر فاصله دارد و نتوانسته است نقش جدی در بهبود وضعیت مستاجران داشته باشد.
گزارش خدمات اقتصادی Tabnak ؛ در آخرین پیام خود ، بانک مرکزی از افزایش سقف تسهیلات امسال خبر داد. بر این اساس ، برای مستاجران کم درآمد که تحت پوشش آژانس های پشتیبانی مانند کمیته پشتیبانی ، رفاه ، جانبازان ، سربازان شهدا و خانواده شهدا قرار دارد ، وام حداکثر 5 میلیون تومانی در قالب وام در نظر گرفته شده است. برای سایر نامزدهای اسکان مسکن ، سقف تهران از 2 میلیون تومانی به 2 میلیون نفر افزایش یافته است ، در پایتخت های استان به 2 میلیون ، سایر شهرها به 2 میلیون و در روستاها تا 2 میلیون تومانی.
چالش بانکهای دشوار
اما چالش اصلی مستاجران نه در شکل وام بلکه در شرایط و روند دسترسی به آن نهفته است. بررسی تجربه سالهای گذشته نشان می دهد که دریافت این وام آنقدر پیچیده ، زمان و آزار دهنده است که بسیاری از نامزدها تمایلی به ادامه ندارند. یکی از رایج ترین موانع ، الزامات بانکی برای معرفی ضامن معتبر است. اکثر بانک ها حداقل به دو ضمانت رسمی با گواهی برای کسر حقوق دولت نیاز دارند. در حالی که بیشتر مستاجران آنها در مشاغل غیر رسمی یا مفقود شده استخدام شده اند ، چنین شرایطی هستند.
علاوه بر این ، الزام به تهیه کد ردیابی رسمی دیگر مانع مهم دیگری است. در حالی که بسیاری از قراردادهای اجاره ای هنوز هم به صورت دستی یا غیر رسمی تنظیم می شوند و خاطرات تمایلی به ثبت اجاره نامه ندارند ، کد ردیابی بخش اعظم مستاجران را از چرخه وام حذف می کند.
از طرف دیگر ، سیستم های بیشمار و مراحل خسته کننده اداری نیز بخش مهمی از مشکل هستند. متقاضیان ابتدا باید در وزارت سیستم های جاده ای ثبت نام کنند و به دنبال آن مراحل موجود در چاه ایران و پس از آن تصویب آژانس پشتیبانی و در نهایت با یک مورد ضخیم به بانک بروید. فرایندی که نه تنها یک زمان ، بلکه با پاسخ های مبهم و مقاومت آشکار برخی از بانک ها نیز هست.
هزینه وام دادن به وام در تهران چقدر است؟
با وجود افزایش سقف وام ، میزان کمک ها در مقایسه با احتمال پرداخت خانوارهای استخدام شده هنوز سنگین است. به عنوان مثال وام 2 میلیون تومانی با 5 ٪ بهره و بازپرداخت پنج ساله ، اقساط ماهانه به حدود 1 میلیون و 6 هزار تومانی می رسدتعدادی که برای بسیاری از مستاجران بخش مهمی از کل درآمد ماهانه است. با توجه به اجاره ماهانه ، هزینه های واقعی زندگی یک خانواده مستاجر به سطحی می رسد که مطابق با حمایت دولت نیست.
لحظه بازتاب دیگر عدم شفافیت در نحوه توزیع وام است. در حالی که بانک مرکزی برای مدتی آمار کارآیی بانک را در تسهیلات مسکونی به حالت تعلیق در می آورددسترسی مشترک به اطلاعات مربوط به تعداد همکاری بانکها و سهم هر یک از این امکانات تقریباً از بین رفته است. این همچنین امکان پیروی از رسانه ها را به حداقل می رساند.
در این شرایط ، سوال جدی این است که دولت و بانک مرکزی چه مدت می خواهند با افزایش داده های وام بدون اصلاح واقعی مکانیسم اجرایی ، فقط با وزن مستاجران صحبت کنند؟ افزایش سقف وام بدون تسهیل در شرایط پرداخت نه تنها به لیزینگ کمک می کند بلکه فقط به صف های طولانی تر ، عدم موفقیت و ناامیدی منجر می شود.